فلسفه عزاداری (گفتاری از استاد محمد شجاعی)
اشاره: حسین علیه السلام چراغ هدایت بشر در تمام اداوار تاریخ است ومحرم سال 61 هجری آیینه ای است تمام نما برای نمایش عزتمداری ، آزادگی وعشق الهی. بشرسالهاست که عزادارخون بناحق ریخته سیدالشهدا علیه السلام است ...
مصیبتی که به آن به مصیبت عظیم یادشده است اما مصیبت بزرگتر آن است که حادثه ی عاشورای سال 61 باعث کوتاه ماندن دست بشر ساکن در این کره خاکی از هدایتهای ظاهری امام معصوم شده است. عزاداری اسمی دارد ورسمی اما مهم تر آن است که فلسفه ی آن را خوب بشناسیم واز رهگذر گریه بر امام سوم به حضور آخرین ذخیره الهی واقف شویم وبا او پیوند بخوریم. آنچه در زیر می آید گزیده ای از سخنرانی های استاد محمد شجاعی در باب فلسفه ی عزاداری است. شایان ذکر است کتابی با عنوان عزادار حقیقی از ایشان در گذشته به چاپ رسیده است.
اساسی ترین اهداف انبیاء
وظيفه همه انبياء تزكيه و تعليم بود. (یُزَكيهِمُ و یعِلِمُهُم الِكتابَ وَ الحِكمَه ). قرآن درسه مورد تزكيه رابر تعليم مقدم شمرده شده است. ازآنجا كه ولايت ادامه خط نبوت است، انبياء ديگر هم اين اهداف را داشتند. هدايت مردم يكي از اهداف مهم انبياء بود؟ اما از آنجا كه قسمتي از قوانين آنها فردي و بخش عمده آن، براي رسيدن همه مردم به سعادت، اجتماعي بود، لازمه پياده شدن احكام اجتماعي نيز ، گرفتن قدرت در جامعه بود. برخي پيامبران فقط وظيفه تبليغ داشتند؛ اما آنان كه ديني را آورده بودند می بایست با گرفتن قدرت اجراي قوانين در جامعه و در سایه رهبري الهي مي توانستند انسانها را به كمال ويژه خودشان برسانند.
رسالت ائمه (ع) در جهت هدف انبياء
تشريع دين تنها بر عهده پيامبر (ص) بود. اما تبيين، تغيير و اجرايش بر عهده ائمه (ع) بود. چون آنها نمي توانستند دين جديد بياورند. اما هر كدام اين وظيفه را به نسبت به موقعيت و شرايط زمان خودشان انجام دادند. امام حسن (ع) با صلح كردن و سيدالشهداء (ع) با جنگ و امام سجاد (ع) با عبادت و تعليم معنوي با زبان دعا، امام باقر و صادق (عليهم السلام) با آموزش علوم ديني و راه اندازي حوزه هاي علميه ...وظيفه امامت خود را انجام دادند.
امام حسين (ع) هم دو وظيفه داشتند. يكي همانطوركه در زيارتنامه ايشان مي خوانيم "وبَذلَ مَهجَه فيكَ ِلَيستَنقِذَ عِباِدكَ مِنَ الجَهاله و حيره الَضلاَله"خون ايشان ريخته شد تا مردم را از جهل و ضلالت نجات دهد. يعني همان تزكيه و تعليم كه هدف همه انبياء بوده است. امام حسين (ع) براي همين هدف خلقت انسان و ماندن دين پيامبر (ص)، كه براي هدايت انسانها به كمال ويژه شان است، قيام كردند. خودشان هم فرمودند: اگر دين پيامبر(ص) باقي نمي ماند مگر به كشته شدن من پس اي شمشير ها مرا فرا بگيريد! ِان كانَ دين مُحَمِد َلم يَستَقِم ِالّا ِبقَتلي فَيا سَيوف خَذيني"
آيا نقش اهل بيت (ع) در عزاداري ها اصيل است يا نه ؟
ائمه (ع) وسيله اي براي تقرب به خدا هستند. محبوبيت آنها از اين جهت است كه ما را به خدا و عشق او مي رسانند. تمام ارتباطات ما با ائمه (ع) و تظاهر ات ولايتي مان، بايد ما را به خدا برساند؛ منجر به انجام واجبات و ترك محرمات شود. ائمه(ع) براي ما الگو هستند. در قران هم اشاره شده است كه وجود مبارك رسول اكرم (ص) بهترين الگو براي زندگي شماست. اين چهارده نور يك نور هستند.(در زيارت جامعه داريم "كلكم نور واحد".) يعني يك روح در چهارده قالب و پس از اين هيچ فرقي بين پيامبر(ص) و امام علي و حضرت زهرا عليها اسلام و...نيست. در ميان ائمه(ع) توجه ويژه اي به سيدالشهداء (ع) شده است. زيرا "سفينه الحسين اسرع " كشتي ايشان زودتر شما را به مقصد مي رساند. اما گاهي ارتباط با امام حسين (ع) براي برخي وسيله اي براي دوري از خدا مي شود. چون ايشان را مستقل از خدا مي خواهند و در عمل به امام و اهدافش توجهي ندارند و نمي توانند از طريق آن به كمالات بالاتر برسند. عزاداري ها و مبارزات برایشان يك مشغله روحاني و وسيله ارضاي نفساني است. در صورتيكه اعمال و اذكار روز عاشورا همه وسيله اي براي رسيدن و سنخيت پيداكردن با خدا هستند. ، امام باقر (ع)فرمودند: هر كس معصيت خدا را كند محبت ما براي او سودي نخواهد داشت. چون انسان مساوي است با عملش و با همان محشور مي شود.
عزاداري از زمان حضرت آدم (ع)
مسئله عزاداري و گريه از زمان حضرت آدم (ع) به طور دقيق و برنامه ريزي شده، مطرح بوده است. خدا از طريق انبياء آن را به نسل هاي بعدي انتقال داده است. دانشمندان غير مسلمان، نام پنج تن (ع) را كه حضرت نوح (ع) روي لوح یا تخته پاره ای در کشتی نوشته بود اینگونه ترجمه کردند:" خدايا! قسمت مي دهم به نام اين پنج تن (محمد، علي و فاطمه ، حسن و حسين) اين كشتي را سالم به مقصد برسان ."
هدف و فلسفه عزاداري و ذكر مصيبت
عزاداري وظيفه اصلي ما نيست. گريه كردن وسيله اي براي كسب معرفت و تشبه به اهل بيت (ع) است و اگر هدف شود موجب ايجاد انحرافات زيادي ميشود. برخي اصالت را در تماس با سيدالشهدا عليه السلام و مصايب ايشان و اهل بيت( ع) قرار دادند. تنها به ياد مظلوميت ايشان و خانواده شان وتجليل و ياد كردن از عاشورا بسنده مي كنند. ذكر مصيبت هدف نيست. وسيله اي براي براي همسو كردن با اهداف آنها، ايجاد تشبه، توجه به اهداف سياسي و بالاتر از آن اهداف معنوي و انساني است. براي اينكه دين و معروف بماند و همواره ياد اُسوه خودمان باشيم. در شرايط مشابه مثل امام رفتار كنيم. با اين عزاداري ها روح حسيني پيدا كنيم و به ديدارشان نايل شويم. بايد در بعد سياسي قوي شويم. آنجا كه لازم است اسلحه گرفته و به ميدان برويم و آنجا كه لازم است با كلام و منطق وارد شويم. عزاداري براي امام حسين «عليهالسلام»لحظه به لحظه و روز به روز عطش آمدن امام زمان «عليهالسلام»و شوق ديدار ايشان را در ما بيشتر ميكند.با هر وسيله ممكن خود را براي مبارزه با دشمنان و موانع ظهور آماده ميكنيم. اساسا" فلسفه گريه و عزاداري جلوگيري از مصيبت اعظم است . گريه كردن در اين مجالس و يا بهطور كلي گريه براي ائمه «عليهمالسلام»بايد حالت توبه بياورد
نابودي ارزشهاي انساني، مصيبت بالاتر
بالاتر از مصيبت سيدالشهداء (ع)، مصيبت دفن و نابودي ارزشهاي والاي انساني و معنويت است. اگر تحليل درستي از عاشورا و قضاياي آن نداشته باشيم، نمي توان رابطه صحيحي با آن برقرار كرد. اگر عزاداريها اصلاح شود، حتماً توان كافي براي از بين بردن مصيبت اعظم فراهم مي شود. مصيبت حضرت، وسيله اي است براي توجه كردن و انتقال ارزش هايي كه ايشان براي آنها، خود و خانواده اش سختي هاي فراوان كشيدند. امام (ره) فرمودند: مصيبت امير المومنين(ع) بالاتر از مصيبت سيدالشهدا(ع) است. چون زمينه انحراف در ارزشهاي الهي و انساني در زمان ايشان با غصب خلافت ايجاد شد. رهبري كه فلسفه وجودي و ارزشش براي هدايت انسانهاست كنار گذاشته مي شود. اين خود مصيبت بزرگي است.
گريه و عزاداري ارزشمند
چرا اينقدر به گريه سفارش شده است كه اگر هم نمي توانيد خودتان را به گريه كردن بزنيد. شهيد مطهري(ره) فرمودند: گريه ما بر شهيد، شركت در حماسه شهيد است. اين گريه ها براي دلسوزي نيست. برنامه و هدف ويژه اي دارد. عزادار بايد روح حسيني پيدا كند و اگر نه، دريا دريا گريه كنيد فايده اي نخواهد داشت. و در نزد خدا ماجور هستيد. امام(ره) فرمودند : گريه ملت ما، گريه سياسي است. با اين اشك ها سيل راه مي اندازد و حكومت را از پا در مي آورد. هيچ كدام از معصومين نيازي به گريه ما ندارند و با گريه كردن كمالي به آنها افزوده نمي شود.
نبايد امام و حضرت زينب سلام الله را از ديد دنيايي خود بنگريم. آنها مي دانستند در آينده چه اتفاقي خواهد افتاد. اين كشته شدن ها روح اسلام را زنده نگه مي دارد. بنيادهاي باطل بوسيله همين عزاداري ها از بين خواهد رفت. بهره برداري معصومين گريه هاي ما نيست. براي آنها مهم اين است كه ما ساخته شويم و روح حسيني پيدا كنيم. اگر بر گریه براي مظلوميت، غريبي و تشنگي آنها تاکید شده ، براي تشبه پيدا كردن به آنهاست. نبايد دائما از جنبه هاي منفي ياد كنيم. با اين عزاداري با اهداف امام پيوند بخوريم و با الگو برداري آنها را عملي كنيم.
پيوند عزادار با دو هدف اساسي امام (ع)
اولین وظیفه عزادار، متصف شدن به ارزشهاي الهي، خودسازي و تشبه پيدا كردن به اصحاب عاشورا و اهل بيت (ع) است. بدون اينها امام مبارزه سياسي و انقلابی ما را نمي خواهد. سپس جامعه سازي با نهي از منكر و امر به معروف و مبارزه با فساد و تلاش براي برقراري حكومت اسلامي است و اگر نه انها هرگز نيازمند گريه ما نيستند. در عاشورا هر لحظه كه مي گذشت صورت امام (ع) شاداب تر مي شد.
اكنون بايد به ارتباط با حسين زمان خود فكر كنيم و اين كه چه نقشي در زندگي ما دارند؟ وظيفه در طرح و برنامه زندگي مان تاثيري خواهد داشت يا نه؟ با اهداف ايشان پيوند بخوريم. به مصايب ايشان توجه كنيم. نخواهيم به هر قيمتي زندگي كنيم. بلكه حياتمان حول اين ارزشها و اهدافي باشد، كه ائمه (ع) براي آنها رنج فراوان كشيدند. براي اين ارزشها اصالت قايل شويم. بر صراط اين دنيا نلغزيم تا سالم به آخرت متولد شويم. خيلي از مبارزان سياسي بدون توجه به هدف اصلي سقوط كردند.
1- خودسازي عزادار قدم اول در پيوند با هدف امام حسين (ع)
انسان كمال و اخلاق ويژه خود را دارد. هر كمال نباتي ،گياهي و حيواني براي او نيست. حيوانات هم داراي برخي كمالات مانند حيا و وفاداري و خدمت به هم نوع هستند. اما دين بالاتر از اينهاست. وفاي واقعي در دين، وفاداري به خدا و پيامبر(ص) است. به فرموده امام علي (ع) خائن كسي است كه خودش را به غير خودش مشغول كند. به فكر همه چيز هست جز پرورش استعدادها و رسيدن به كمال واقعي خودش.به فكر جامعه و مردم، مسايل سياسي و ... هست اما خودش را از ياد برده است.
وقتي مي توانید از دين و فرهنگ، علم و تجربه تان براي خدمت به جامعه استفاده كنید كه اول خودسازي كرده و خود را به كمال انساني برسانید؛ نه اينكه از روي شهرت يا شهوت كار اجتماعي ... بخواهید خدمت كنید. برخي در كار اجتماعي قوي هستند اما در تنهايي خمود و كسل اند.
نفس ما امانتي نزد ما هست بايد آن را به مقياس ابديت حفظ كنيم. برنامه ريزي كنيد. اول بايد با فرعون و شمر درونتان مبارزه كنيد. هميشه خودسازي در اجتماع صورت نمي گيرد. تنهايي با شيطان دربيافتيد. علي عليه السلام فرمودند که اشتغال به اصلاح نفس خودت از مبارزه ديگري اصلح است.
معلم نفس خودتان باشيد. كسي كه نور ندارد نمي تواند نور بيافريند. نبايد خودتان را به امور پست عادت دهيد. امام هادي (ع) مي فرمايند : كسي كه خودش نزد خودش بي ارزش است (وقت و استعداد... خود را به هر طريقي با هر كسي تلف مي كند ) از شر او ايمن نيستيد؛ به شما هم خيانت مي كند.
2- برقراري ارتباط معنوي و سپس ارتباط سياسي عزادار با امام زمان خود
بدون ارتباط معنوي، ارتباط سياسي ارزشي ندارد. " اني سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم". اول سلم و دوستي واقعي است. شرط اول اين است كه اعمال و رفتار ما حسين زمانمان را نرنجاند. كار معنوي و عبادي بدون كار سياسي معنا پيدا نمي كند. هر جهاد و انقلابي ابتدا بايد با اهداف انقلاب سيدالشهداء (ع) سنخيت، پيوند معنوي و روحي داشته باشد. بعد حرب لمن حاربكم شود. علما مي گويند : وقتي مي گوييد" اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد" چه بسا به خودتان لعن مي فرستيد. خودتان هم در ناحيه عمل، سستي و ضعف در دينتان داشته باشيد و به امام زمان خودتان ظلم كنيد.
3- امر به معروف و نهي از منكر
در قران آياتي در مورد اهميت امر به معروف و نهي از منكر داريم. كسي كه امر به معروف و نهي منكر نمي كند به ديگران خيانت كرده است. اگر كسي را دوست داشته باشد، نبايد تنها دنيايش را بخواهد. بلكه عشق به او به بلنداي ابديت باشد. خدا در قرآن مي فرمايد :"كُنتُم خَيرَ اُمه اَخرِجَت للناس تَامرونَ بِالمَعروف وَ تَنهَونَ عَن المُنكَر" شما بهترين امت هستيد چون امر به معروف ونهي از منكر مي كنيد .( سوره ال عمران آيه 110)
قرآن مي فرمايد : و المومنون و المومنات بعضهم اوليا بعضهم يامرون بالمعروف و ينهون عن المنكر"(سوره توبه آيه 71). برخي مردان و زنان مومن، وليِّ برخي ديگرند كه آنها را امر به معروف و نهي از منكر مي كنند. يعني اين امر مهم نه موعظه بلكه از مقوله ولايت است. امام علي (ع) فرمودند : هر كس امر به معروف و نهي از منكر كند پشت مومنين را با بسط معروف و كار خير محكم كرده است. بيني كافران و شيطان را به خاك مي مالد. پيامبر(ص) فرمودند: مومني كه امر به معروف و نهي از منكر نمي كند مومن ضعيفي است كه دين ندارد .
پايين ترين درجه در امر به معروف و نهي از منكر، راضي نشدن به گناه و سازش كار نشدن است. امام علي(ع) در نهج البلاغه مي فرمايند: از كساني نباش كه ديگران را نهي مي كنند ولي خودشان آن را انجام مي دهند. در انجام واجبات به مردم سخت مي گيرند ولي خودشان مسامحه مي كنند. كوچكترين رذيله اخلاقي را در ديگران بزرگ مي بيند اما عيب هاي خودش را نمي بيند.
4- يادگيري روش مبارزه با منكر و فساد
علي (ع) فرمودند : شايسته است كه آدم عاقل با افراد جاهل و گناهكار مانند طبيب براي مريض باشد. در صدر اسلام آنقدر كه ائمه (ع) و يارانشان با اخلاق و رفتار توانستند اثر بگذارند با جنگيدن نتوانستند. اصحاب عاشورا بدون تزلزل و دين باور بودند. بايد روش مبارزه را ياد گرفت. روش فيزيكي ضعيف ترين راه مبارزه با منكر است. منطق، قوي ترين سلاح در رويارويي با يك انسان بي كمال و بي هويت است. قرآن مي فرمايد: مردم را با حكمت، بيان قوي و موعظه نيكو دعوت كنيد. آيا در مقابل كساني كه با قلمشان مبارزه مي كنند و پيامبر(ص) و ائمه (ع) را زير سوال مي برند سلاحي داريم ؟ كسي كه نمي تواند برخورد حكيمانه داشته باشد از نصيحت كردن بهره نمي برد واسير لذت است .
هر كس كمالي را كسب كرده باشد آن را با بحث و شيريني انتقال مي دهد. ايمان از وجودش تراوش مي كند. تزلزلي ندارد. اما برخي كه در دينشان سست هستند. با هر گروهي مسامحه مي كنند. بدون اعتراض منطقي با اهل فسق كنار مي آيند. چون به دين خود بي اعتقاد است و نمي تواند پيوندي با عاشورا و امام زمان داشته باشد.
5- تشخيص كربلا و عاشوراي امروز ما
هنر واقعي اين است كه انسان در طول زندگي با شرايط زمانش، عاشورا و كربلايش را تشخيص دهد. كربلا و عاشوراي ما درحال حاضر قيام فكري و فرهنگي است. امام (ره) فرمودند : جنگ ما جنگ عقيده است. نمي توان با زير پا گذاشتن ارزشها موفق شد.
6- شناختن يزيدها و شمرهاي زمان خود
اكنون بايد بدانيم يزيدهاي زمان ما چه كساني هستند؟ چه ترفندهايي را پيش مي گيرند؟ در چه قالب ظهور مي كنند؟ اين ترفندها به قدري زياد است كه امام زمان ما نمي تواند ظهور كند. امام (ره) فرمودند: دشمنان به كمتر از اينكه اين انقلاب را تسليم آنها كنيم، راضي نيستند و هرگز دست از سر ما بر نمي دارند. انها كينه خود را نسل به نسل انتقال دادند. ابوسفيان به معاويه مي گويد: نگذار نام پيامبر(ص) گسترش پيدا كند. دشمنان ما امروز از اين اصل استفاده كردند كه در مبارزه اول فرهنگمان را پوچ كنند. با زير سوال بردن مسايل اعتقادي و ديني مان به ميدان آمدند. آيا مي توانیم مانند اصحاب عاشورا در مقابل عده كثيري فرياد حقانيت برآوريم ؟ عزادار واقعي وجودش پر از كينه از يزيديان زمان است.
7- افزودن قدرت علمي و توان فرهنگي
قرآن سفارش كرده است تا مي توانيد در مقابل دشمنانتان قدرت پيدا كنيد. اين قدرت بايد به اندازه اي باشد كه دشمنان هرگز جرات وجسارت تجاوز پيدا نكنند. بايد با مطالعه، علم و توان فرهنگي را بالا ببريد. با كنجكاوي علمي خدشه اي به مسايل ديني وارد نمي شود. ببينيد ولتر و كانت و ويلدورانت چه مي گويند. دين اسلام مبناهاي قوي دارد. "كل يوم عاشورا " یعنی به زمان خود آگاهي داشته باشيد. بدانيد اسلحه دشمنتان چيست و چگونه بايد آن را خنثي كرد. جنگ كنوني ما جنگ فكري و تبليغاتي است. مانند يك مبلغ خود را از نظر فكري قوي كنيد تا بتوانيد براي ديگران روشنايي داشته باشيد. در اين را ه مراقب موانع و خطرات باشيد. با تاثیر گرفتن از فرهنگ بیگانه خود را ذليل نکنیم.
امام (ره) فرمودند: برخي پيشكسوتان جهاد و شهادت در مسايل زندگي دچار غفلت و فراموشي شدند. انگيزه و نيت را از ابتدا قوي كنيد. مبارزه را تنها براي سرگرمي و مشغله نخواهيد تا در آينده مشغله هاي طبيعي و اجباري شما را از هدف اصلي اش باز ندارد. كساني كه مي خواهند به عنوان يك مبلغ مبارزه كنند بايد درك عميق و قلبي از آن داشته باشند. نبايد متزلزل شوند. با برخورد آرام و قوي و استدلال دفاع كند . شهوت ها، لذتهاي كاذب، وابستگي هاي شغلي و عدم استقلال مانع او نشود. فلسفه جهاد و امر به معروف و... برايش حل شده باشد. نه تنها در ميدان جنگ بلكه در نبرد فرهنگي هم قوي ظااهر شود. بايد دين و زندگي مان را يكي كنيم .
8- پیوند با خون امام و انتقام گرفتن
تنها براي خود زندگي نكنيد. امام (ع) تنها اين دنيا را براي ما نمي خواست. ما را به مفهوم انساني كه بايد به كمال والاي انساني برسد مي ديد و براي آن تلاش كرد. "اللهم اجعل محياي محيا محمد و ال محمد و مماتي ممات محمد و ال محمد " خدايا من زندگي پيامبر(ص) و آلش را دوست دارم .مانند آنها زندگي كنم و مانند آنها بميرم .
وقتي حيات و مرگ، نماز و عبادت ما براي خدا باشد ارزش بالايي به آن مي دهد. در زيارت عاشورا مي خوانيم "ان يرزقني طلب ثاري مع امام منصور." يعني خدا كمك كند انتقام خون خودم را (امام را) همراه امام زمان بگيرم. يعني خون ما و امام يكي است.پيوند با امام به خون ارزش مي دهد .با خون امام بايد پيوند بخوريم. شخص با محبوب خودش است و با آن هم محشور مي شود.
9- توجه به هر دو بعد سياسي و معنوي عاشورا و قيام امام (ع)
ِ جنبه سياسي قيام امام مقدمه هدف اصلي بود. جنبه سياسي قيام امام، هدف مقدماتي نهضت ايشان بود. هدف اصلي حفظ ارزشهاي دين و دقيقا در جهت بعثت پيامبر (ص) بود.
خدا در قران مي فرمايد : "انَما يَتَقَبَل الله مِنَ المُتَقّين" .خدا اعمال را تنها از افراد با تقوا مي پذيرد. مبارزه و انقلاب در راه اهداف امام حسين (ع) بدون تقوي بي ثمر است. چون اعتقادي به آن ندارد و سازندگي به همراه ندارد . شيعه واقعي به هر دو جنبه عاشورا توجه دارد. اول بعد سياسي مبارزه با استكبار و ابقا حكومت اسلامي به عنوان مقدمه و وسيله اي براي نيل به هدف بالاتر معنوي و انسان سازي است. بايد توامان به هر دو جنبه توجه كرد. برخي در مقابل دشمنان خارجي شجاعت بسيار دارند اما در برخورد با دشمن دروني خودشان شجاعت و صبر ندارند.ياران امام براي نماز شهيد مي شوند. جنگ به آن مهمي و بزرگي براي اداي فريضه مهمتر نماز متوقف مي شود. عزادار واقعي در عمل عامل به اين ارزش ها است.
10- الگو گيری از پيامهاي عاشورا در زندگی فردی و اجتماعی
عاشورا از لحظه حركت سيدالشهداء عليه السلام تا اسارت اهل بيت(ع) همه درس كامل و عملي اخلاق است. در روابط پدر با فرزند، زن و شوهر، رابطه عبد و مولا، مولي با عبدش، فرمانده با زير دست و... . بايد اين الگوها را از عاشورا گرفت. مهمترين پيام آن اطاعت از رهبري و امام زمان( ع)است. بخصوص در رابطه امام(ع) با حضرت ابوالفضل(ع) آشكار است. ايشان از لحظه حركت سر لشكر بوده و حضورش در ميدان بسيار موثر بود. اما در مقابل در خواست امام (ع) براي آب آوردن هبچ بهانه ای حتي جنگيدن هم نمي آورد. عزاداري كه با اهداف امام پيوند خورده باشد در مقابل رهبر سابقه و سختيها يش را به رخ نمي كشد. تسليم است.اگر پيام رهبر براي آنها نا خوشايند باشد، مخالفت و سهل انگاري نمي كند.
عاشورا فقط جنگ نبود. رحمت، رافت و غلبه بر غضب بود. بارها امام (ع) مردم و دشمن را تا آخرين لحظه كه عزيزانش را كشته اند نصيحت كردند و با رافت برخورد کردند. غضب بر او غلبه نكرد. مانند پيامبر(ص) كه در احد با همه جسارتهايي كه به ايشان شد نفرين نكردند. بايد از عاشورا درس بگيريم كه مقابل چيزي كه مخالف طبع ماست عصباني نشويم. هميشه ميل خودمان را تحميل نكنيم. عزادار وافعي اين چنين شكل مي گيرد. در عزاداري شيون نكنيد. به نفس خودتان ضربه بزنيد. در عمل آرام و مطيع باشيد فريادهايتان را بر سر مستكبر واقعي بزنيد. با شنيدن مصيبت وجودتان مملو از كينه دشمن مي شود. اين مصيبت و عزاداري بايد هيجان و انگيزه مبارزه با دشمن را در شما بوجود آورده و تشويق به عمل و مبارزه كند. امام (ره) فرمودند : شما هر كدامتان مي توانيد براي دشمن يك لشكر باشيد. ابعاد معنوي عاشورا مانند ترس از خدا و گناه ،اهميت نماز... است.
11- غلبه بر مانع بزرگ تنبلي و بي حوصلگي
" المومن كالجبل الراسخ لاتحرکه العواصف"مومن مانند كوه است بادها هم نمي توانند او راتكان دهند تنبلي نمي كند در راه رسيدن به اهداف عاليه برنامه ريزي و وقت گذاري مي كند. گاهي با درس خواندن مي توان مبارزه كرد و مفيدتر در جامعه ظاهر شد .
بهره برداري از عزاداري ها در تاريخ انقلاب اسلامي
آيين عزاداري در درجه اول توسط خود ائمه (ع) از زمان امام حسين (ع) ، نسل به نسل انتقال داده شده است. علما هم در زنده نگه داشتن روح اين عزاداري ها در تاریخ انقلاب، تلاش مي كردند؛ تا با آمادگي جامعه و بهره برداري از اين مراسم ضربه هاي محكمي به طاغوت بزنند. در سالي كه مردم سيستم عزاداريهايشان را عوض كردند انقلاب اسلامي به پيروزي رسيد. با تهديدهاي بعد از انقلاب امام (ره) فرمودند: اگر تحريم نظامي كنيد ما فرزند محرم هستيم و اگر تحريم اقتصادي كنند ما فرزند رمضانيم . برخي هيئت هاي زمان شاه، هيچ خطري را متوجه دشمن نمي كردند. در صورتي كه آنها مي خواستند با اين گريه خطر متوجه مستكبرين زمان باشد و هميشه از طرف شيعه احساس خطر كنند. به همين علت هميشه انقلاب از ناحيه شيعيان بوده است با ياد امام حسين روحيه انقلابي داشتند. شيعه اعتقاد دارد غير معصوم نمي تواند حاكم جامعه باشد. زيربار هيچ حكومتي جز حكومت شرعي و اسلامي نمي رود. بعد از قيام امام صدها نهضت و جنبش به نام وتاثير گرفته از ايشان انجام شده است. متاسفانه برخي مراسم بدون محتوا و اثري هستند. به تكاثر افتاده اند. بيشتر به ظاهر و تعداد افراد و نوع غذا توجه دارند. پيامبر (ص) فرمودند: من مبعوث شدم تا كرامتهاي روح و اخلاق را تكميل كنم.
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: